کابوس .....
شعر ، ادبیات ، طنز ، انتقادی و اجتماعی ، داستان های کوتاه و آموزنده ، متن ترانه ها ..... Poetry ، Lyrics of Songs ، Literature ، Irony ، The Community ، Critical & Social

پنج شنبه 15 فروردين 1392
ن :

کابوس .....

سلام .....

 

چه پر درد برام حسی که دارم ...

چقد سخته ، سیاهه روزگارم .....

یه حس گنگ و مبهم تو وجودم ...

به ویرونی کشونده اونکه بودم .....

مثه زخمی که درمونی نداره ...

یا مثل مرده که جونی نداره .....

مثه اونکس که بی یار و نگاره ... 

با چشمی که نمی تونه بباره .....

چه سرگردونم و بیزارم از خود ...

سراب آخر جواب تشنگی شد ..... 

چه مالامال از رنج و عذابم ...

نمی دونم که مردم یا که خوابم .....

صدای فاصله ، نزدیک و نزدیک ...

چه روزایی ، چقد تاریک و تاریک ..... 

تمام حرف ها ، حرف فریبه ...

چقد تلخه ، نجابت ، نانجیبه ...!!

لباس دوستی پوشیده دشمن ...

چه مسلخ ها بنا شد ، شکل مامن ...!! 

به دل زخمی گران از یار دارم ...

چو نعشم را به خاکم می سپارم ...!! 

در این کابوس من مشتاق مرگم ...

که دور از جنگل آن خشکیده برگم .....

مرا یارب ، جدایم کن از این بند ...

در این برزخ ، نصیبم درد ، تا چند ...!؟  

تو بستان جان ، رها گردان ز دردم ... 

به جای کشتن هر لحظه ، هر دم ..!!!

 

" ه.م غروب "  

23:30 pm

1391/12/12

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل درد غروب و آدرس deldardeghoroob.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.